یکی دو سال پیش وقتی فکر می کردم دارم بزرگ میشم ،مدام به مامانم اصرار می کردم پاشو بریم اونجا .آخه بچه ها خیلی ازش تعریف می کردن ؛این جوریه ،اون جوریه ،خیلی با کلاسه و ...
اگه اهل قم باشی می دونی کجا رو میگم!!!بله همون نمایشگاه طویل عروسکی ،البته ببخشید بهش می گن خیابون صفائیه ...یه خیابون که سرش از خیابون بچه درس خونا شروع میشه ؛بوستان کتاب و پاساژ قدس و ...تهش هم می خوره به انواع بوتیک های رنگارنگ.
چند سال پیش این قدر ازش تعریف شنیده بودم که به هیچ وجه زیر بار حرف مامانم که می گفت :جنس های اونجا هیچ فرقی باجاهای دیگه نمی کنن نمی رفتم ؛اما امروز وقتی پا توی این خیابون گذاشتم احساس کردم چقدر فضای این جا برام تنگه ،احساس می کردم بین این همه عروسکی که ساعتها جلوی آیینه به خودشون رسیده بودن تا بلکه یه فرقی با بقیه داشته باشن ،نمیتونم نفس بکشم .صفاییه جای خوبی برای عرضه کالاست اما نه از نوع شی ،که از نوع انسانیش .به نظر شما این که یه انسان به هر طریقی بخواد نظر دیگران رو از نوع هم جنس و غیر هم جنسش به خودش جلب کنه ،یه جور خود فروشی نیست .
خیلی هاتون الان به من خورده می گیرید که برو بابا ،بچه بسیجیه ...ولی من نه بسیجی هستم ،نه سپاهی ،نه هیچ کس دیگه .من فقط یه دخترم که وقتی از بغل یه دختر دیگه رد میشم و نگاه های کثیف و هوس آلود چند تا مرد و پسر رو می بینم که چه جور مثل یه کالا سر تا پای رنگ و لعاب دار شده اون رو نگاه می کنن ،تا شاید هوسشون فرو کش کنه ،ناراحت میشم .زجر می کشم .عذاب وجدان می گیرم ...
آخه دوست من چرا ؟چرا من و تو این قدر خودمون رو راحت در اختیار دیگران می زاریم و بعدهم گلایه می کنیم که چرا ما دخترها تو ایران پیشرفت نمی کنیم ؟بیا خودمون به خاطر خودمون وضعیتمون رو بهتر از این که هست بکنیم .کار سختی نیست ...
این چند وقته هر جا نگاه می کنی یه اسمی حتما به چشمت می خوره .یه اسم تکراری ،یه اسم قدیمی ولی یه دنیا ،یه عالم ،یه فرهنگ و در کل یه زن ،یه گل بهشتی .من خودم هر وقت اسمش رو می بینم شرمنده می شم .شرمنده خودش و خدای خودش.شرمنده پسرش که منتظر منه ولی من منتظر یه نفر دیگه ...
برای من هم دعا کن ...
بازدید دیروز: 27
کل بازدید :128908
قافله رفت و...
علی
شلوارت کو؟؟؟؟؟؟
امام صادق
سردارعشق ...
باران که می بارد تو می آیی ...
تولدم مبارک
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386